سلام آقا جان هرروز به وقت ساعت دوازدهم و هر جمعه به هنگام غروب آفتاب زمانی که مادرت زهرا (س) دعا می کردند برای آمدنت دعا می کنم که شاید زودتر بیایی خودت گفتی که در فرج من حل مشکلات شما قرار دارد دنیا دیگر برایم مثل زندان شده است .
وقتی دلم می گیرد به غریبی شما فکر می کنم شرمنده آقا که فرجت را به تاخیر انداخته ایم اما آقایم بیا که دیگر وقت تعلل نیست زمانه بدی شده است بیا که بیشتر از این شرمنده زهرا (س) نشویم تا زبان باز می کنیم حرفی بزنیم با چاقو شاهرگمان را قطع می کنند می گویند عصر، عصر مدرن بودن هست …
سالهاست که در انتظار بهاریم و چشم به راه شکوفتن شکوفه نرگس ،سالهاست که به امید آمدنش چشم بر آسمان دوخته ایم و دل منتظر داریم ونه چشم دل ، که ذره ذره ی وجودمان فریاد “العجل” دارد و ندای"ادرکنی” سینه می سوزد و نوای “این بقیه الله"می خواند.
قلب به ناله ی “الغوث"می تپد و دست، از آسمان دعا فرو نمی افتد.
آقا بیا…